English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3706 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
phototostat U رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
photocopies U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopied U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopy U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopying U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
transcriptions U سواد برداری رونوشت
transcription U سواد برداری رونوشت
duplicators U ماشین تهیه رونوشت
duplicator U ماشین تهیه رونوشت
photomap U نقشه برداری بوسیله عکاسی
facsimiles U رونوشت عینی رونوشت
facsimile U رونوشت عینی رونوشت
heliograph U گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
copies U رونوشت
repeats U رونوشت
carbon copy U رونوشت
copying U رونوشت
transcript U رونوشت
repeat U رونوشت
transcripts U رونوشت
carbon copies U رونوشت
copied U رونوشت
copy U رونوشت
facsimiles U رونوشت مصدق
cetified copy U رونوشت مصدق
certified copy U رونوشت مصدق
carbon copies U رونوشت کاربنی
replication U رونوشت دفاع
transcripts U نسخه رونوشت
facsimile U رونوشت مصدق
letter book U رونوشت نامه
letter book U کتاب رونوشت
facsimile U رونوشت گرفتن
facsimiles U رونوشت گرفتن
carbon copy U رونوشت کاربنی
exact copy U رونوشت عین
transcribe U رونوشت برداشتن
dump U رونوشت انباشتن
transcribes U رونوشت برداشتن
memory dump U رونوشت ازحافظه
transcribing U رونوشت برداشتن
counterpart U همکار رونوشت
transcribed U رونوشت برداشتن
counterparts U همکار رونوشت
transcript U نسخه رونوشت
office copy U رونوشت مصدق
make a copy of U رونوشت برداشتن
true copy U رونوشت مطابق با اصل
facsimile U رونوشت عینی نمابرد
screen dump U رونوشت صفحه نمایش
facsimiles U رونوشت عینی نمابرد
deed of poll U سند بدون رونوشت
photoengrave U بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
sonne photography U روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
copy of his letter is here with enclosed U رونوشت نامه وی ضمیمه است
microcopy U رونوشت خیلی کوچکتر از اصل
certified copy U رونوشت گواهی رسمی شده
continuous strip photography U عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
probate U رونوشت گواهی شده وصیت نامه
transcribing U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
estreat U رونوشت گواهی شده پیش نویس دادگاه
xerographic U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
phototypography U چاپ بوسیله عکسبرداری
tenor U فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
tenors U فحوا و مفاد و مدلول سند رونوشت حکم یا دستور دادگاه
radiograms U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
radiogram U عکسبرداری بوسیله اشعه مجهول
teleinformatic services U هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
copyhold U تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
disaster dump U رونوشت از حافظه کامپیوترکه نتیجه اشتباه غیر قابل پوشش در برنامه است
authentication U به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
probate U تصدیق صحت وصیتنامه رونوشت مصدق وصیتنامه گواهی انحصار وراثت
photoengraving U گراور سازی بوسیله عکاسی
platinotype U عکاسی بوسیله املاح پلاتین
latensification U تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی
imagery sortie U پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
post mortem dump U رونوشت پس از واقعه روگرفت پس از واقعه
polygraph U رونوشت بردار نسخه بردار
polygraphs U رونوشت بردار نسخه بردار
infrared imagery U عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
roentgenography U عکس برداری بوسیله تابش اشعه مجهول
biosynthesis U تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده
box camera U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box cameras U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
chromolithograph U عکس رنگی که بوسیله چاپ سنگی تهیه میشود
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
selenodetic U امور مربوط به تهیه نقشه یانقشه برداری از کره ماه
map U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps U نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
metal cutting machine U دستگاه براده برداری
acetylene generator U دستگاه تهیه استیلن
stroke writer U ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
spinner U دستگاه ریسندگی جهت تهیه نخ
roentgenoscope U دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
aerocartograph U دستگاه برجسته بین مخصوص تهیه نقشه
turbofan U دستگاه تهویه یا بادبزن متحرک بوسیله توربین
teleran U دستگاه هدایت هواپیما بوسیله تلویزیون ورادار
radio approach U دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
sonar U دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
electroencephalograph U دستگاه ثبت امواج الکتریکی مغز بوسیله برق
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
geneva stop U کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
continuous strip imagery U عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
spectrozonal photography U عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
ink jet printer U دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند
stereoplanigraph U نوعی دستگاه تهیه نقشه بطریقه برجسته بینی باطریقه دستی و رسم با مدادالکترونیکی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
photographing U عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photographed U عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photographs U عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photograph U عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
international commercial terms (incoterm U قراردادهای تجارت بین الملل که بوسیله اتاق بازرگانی بین الملل تهیه شده است
angle offset method U روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
rubber banding U قابلیتی از CAD که به یک مولفه اجازه میدهد تا درطول صفحه نمایش بوسیله قلم الکترونیکی یا دستگاه ماوس به مکان مورد نظرکشیده شود
shoot U فیلمبرداری کردن عکسبرداری کردن
shoots U فیلمبرداری کردن عکسبرداری کردن
purvey U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
to print out U چاپ کردن در عکاسی
imagery U شبیه سازی عکاسی کردن
stencils U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
x ray U بااشعه ایکس امتحان کردن عکسبرداری با اشعه ایکس
hectograph U ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
osmose U نفوذ کردن در بوسیله تراوش تجزیه کردن بوسیله نفوذ تجزیه کردن
surveys U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
polar stereographic U سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
photography U عکسبرداری
stripping U نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
exploits U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploiting U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploit U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
purveying U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys U تهیه اذوقه تهیه سورسات
lens distortion U خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
schematize U بصورت برنامه دراوردن طرح یا نقشهای تهیه کردن ابتکار کردن
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
pre engage U ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
radiography U عکسبرداری رادیو
photoreconnaissance U عکسبرداری اکتشافی
retaken U عکسبرداری شده
retake U عکسبرداری شده
retakes U عکسبرداری شده
retaking U عکسبرداری شده
to pull off something [contract, job etc.] U چیزی را تهیه کردن [تامین کردن] [شغلی یا قراردادی]
castellation U تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
lyophilization U خشک کردن چیزی بوسیله منجمد کردن ان در لوله هی خالی از هوا
to scrape down U تراشیدن وکوچک کردن بوسیله کشیدن پابرزمین سخن کسیراپایمال کردن
operated U از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operates U از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operate U از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
ratten U بوسیله دزدیدن یا خراب کردن افزارش اذیت کردن
process U تهیه کردن
processes U تهیه کردن
provide U تهیه کردن
catered U تهیه کردن
catering U تهیه کردن
supplying U تهیه کردن
administering U تهیه کردن
procure U تهیه کردن
administers U تهیه کردن
caters U تهیه کردن
cater U تهیه کردن
supplied U تهیه کردن
to find in U تهیه کردن
procuring U تهیه کردن
supply U تهیه کردن
procured U تهیه کردن
procures U تهیه کردن
provides U تهیه کردن
administered U تهیه کردن
afforded U تهیه کردن
affording U تهیه کردن
affords U تهیه کردن
preparing U تهیه کردن
prepares U تهیه کردن
prepare U تهیه کردن
blend U تهیه کردن
afford U تهیه کردن
blends U تهیه کردن
provision U تهیه کردن
administer U تهیه کردن
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1may fader good
2interfereometry
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com